پنجشنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۱ ۱۵:۰۶ ۲۰ بازديد
زندگینامه
مرگ ارشمیدس (1815) اثر توماس دیژورژ
ارشمیدس متولد شد. 287 قبل از میلاد در شهر بندری سیراکوز، سیسیل، در آن زمان مستعمره خودگردان در Magna Graecia. تاریخ تولد بر اساس گفتههای جان تزز، مورخ یونانی بیزانسی، مبنی بر زندگی ارشمیدس 75 سال قبل از مرگش در سال 212 قبل از میلاد است. در Sand-Reckoner، ارشمیدس نام پدرش را فیدیاس میگذارد، ستارهشناسی که هیچ چیز دیگری در مورد او معلوم نیست. بیوگرافی ارشمیدس توسط دوستش هراکلیدس نوشته شده است، اما این اثر گم شده است و جزئیات زندگی او مبهم باقی مانده است. به عنوان مثال، معلوم نیست که آیا او تا به حال ازدواج کرده یا صاحب فرزند شده است، یا در دوران جوانی خود از اسکندریه مصر دیدن کرده است. از آثار مکتوب به جا مانده از او، مشخص است که او روابط دانشگاهی را با دانشمندان مستقر در آنجا حفظ کرد، از جمله دوستش کونون ساموسی و رئیس کتابدار اراتوستنس از سیرنه.[a]
نسخه های استاندارد زندگی ارشمیدس مدت ها پس از مرگ او توسط مورخان یونانی و رومی نوشته شد. اولین اشاره به ارشمیدس در تاریخ های پولیبیوس (حدود 200 تا 118 قبل از میلاد) رخ می دهد که حدود 70 سال پس از مرگ او نوشته شده است. این کتاب نور کمی بر ارشمیدس به عنوان یک شخص میتابد و بر ماشینهای جنگی که گفته میشود او برای دفاع از شهر در برابر رومیان ساخته است، تمرکز میکند.[] پولیبیوس بیان میکند که چگونه در طی جنگ دوم پونیک، سیراکوز وفاداری خود را از روم به کارتاژ تغییر داد، که منجر به یک لشکرکشی برای تصرف شهر تحت فرمان مارکوس کلودیوس مارسلوس و آپیوس کلودیوس پولچر شد که از 213 تا 212 قبل از میلاد ادامه یافت. او اشاره میکند که رومیها دفاع سیراکوز را دستکم میگرفتند، و از ماشینهایی که ارشمیدس طراحی کرد، یاد میکند، از جمله منجنیقهای بهبودیافته، ماشینهای جرثقیلمانندی که میتوانستند در یک قوس به اطراف بچرخند، و پرتابکنندههای سنگ. اگرچه رومیان در نهایت شهر را تصرف کردند، اما به دلیل ابداع ارشمیدس متحمل خسارات قابل توجهی شدند[23]
سیسرو در حال کشف مقبره ارشمیدس (1805) اثر بنجامین وست
سیسرو (106–43 قبل از میلاد) از ارشمیدس در برخی از آثار خود نام می برد. سیسرو زمانی که در سیسیل به عنوان قائم مقام خدمت می کرد، مقبره ارشمیدس را در نزدیکی دروازه آگریژانتین در سیراکوز پیدا کرد، در وضعیتی نادیده گرفته شده و پر از بوته ها. سیسرو مقبره را تمیز کرد و توانست حکاکی را ببیند و برخی از آیاتی را که به عنوان کتیبه اضافه شده بود بخواند. مقبره مجسمهای را نشان میداد که اثبات ریاضی مورد علاقه ارشمیدس را نشان میداد، مبنی بر اینکه حجم و سطح کره دو سوم استوانه و پایههای آن است. او همچنین اشاره می کند که مارسلوس دو افلاک نما را که ارشمیدس ساخته بود به روم آورد. لیوی مورخ رومی (59 قبل از میلاد - 17 پس از میلاد) داستان پولیبیوس از تسخیر سیراکوز و نقش ارشمیدس در آن را بازگو می کند.
پلوتارک (45-119 پس از میلاد) در زندگی های موازی خود نوشت که ارشمیدس با پادشاه هیرو دوم، فرمانروای سیراکوز، خویشاوندی داشت. او همچنین حداقل دو روایت در مورد چگونگی مرگ ارشمیدس پس از تصرف شهر ارائه می دهد. طبق مشهورترین روایت، ارشمیدس در هنگام تصرف شهر در حال بررسی یک نمودار ریاضی بود. یک سرباز رومی به او دستور داد که بیاید و مارسلوس را ملاقات کند، اما او نپذیرفت و گفت که باید کار بر روی مشکل را تمام کند. این باعث خشم سرباز شد و او ارشمیدس را با شمشیر خود کشت. داستان دیگر این است که ارشمیدس ابزارهای ریاضی را قبل از کشته شدن حمل میکرد، زیرا سربازی فکر میکرد که آنها وسایل ارزشمندی هستند. بنا بر گزارشها، مارسلوس از مرگ ارشمیدس خشمگین شد، زیرا او را یک دارایی علمی ارزشمند میدانست (او ارشمیدس را "بریارئوس هندسی" نامید) و دستور داده بود که به او آسیبی وارد نشود
آخرین کلمات منسوب به ارشمیدس عبارتند از: «دایره های مرا مزاحم نشو» (لاتین، «Noli turbare circulos meos»؛ یونانی Katharevousa، «μὴ μου τοὺς κύκλους τάραττε»)، اشاره ای به دایره های موجود در نقاشی ریاضی که او ظاهراً در حال مطالعه آن بود. هنگامی که توسط سرباز رومی مزاحم شد. هیچ مدرک قابل اعتمادی وجود ندارد که ارشمیدس این کلمات را به زبان آورده باشد و در گزارش پلوتارک آمده است. نقل قول مشابهی در کار والریوس ماکسیموس (فلز 30 پس از میلاد) یافت میشود که در کارهای به یاد ماندنی و گفتهها نوشت: «... sed protecto manibus puluere 'noli' inquit, 'obsecro, istum disturbare'» (.. اما با دستانش از گرد و غبار محافظت کرد و گفت: "از شما خواهش می کنم، مزاحم این کار نباشید""
مرگ ارشمیدس (1815) اثر توماس دیژورژ
ارشمیدس متولد شد. 287 قبل از میلاد در شهر بندری سیراکوز، سیسیل، در آن زمان مستعمره خودگردان در Magna Graecia. تاریخ تولد بر اساس گفتههای جان تزز، مورخ یونانی بیزانسی، مبنی بر زندگی ارشمیدس 75 سال قبل از مرگش در سال 212 قبل از میلاد است. در Sand-Reckoner، ارشمیدس نام پدرش را فیدیاس میگذارد، ستارهشناسی که هیچ چیز دیگری در مورد او معلوم نیست. بیوگرافی ارشمیدس توسط دوستش هراکلیدس نوشته شده است، اما این اثر گم شده است و جزئیات زندگی او مبهم باقی مانده است. به عنوان مثال، معلوم نیست که آیا او تا به حال ازدواج کرده یا صاحب فرزند شده است، یا در دوران جوانی خود از اسکندریه مصر دیدن کرده است. از آثار مکتوب به جا مانده از او، مشخص است که او روابط دانشگاهی را با دانشمندان مستقر در آنجا حفظ کرد، از جمله دوستش کونون ساموسی و رئیس کتابدار اراتوستنس از سیرنه.[a]
نسخه های استاندارد زندگی ارشمیدس مدت ها پس از مرگ او توسط مورخان یونانی و رومی نوشته شد. اولین اشاره به ارشمیدس در تاریخ های پولیبیوس (حدود 200 تا 118 قبل از میلاد) رخ می دهد که حدود 70 سال پس از مرگ او نوشته شده است. این کتاب نور کمی بر ارشمیدس به عنوان یک شخص میتابد و بر ماشینهای جنگی که گفته میشود او برای دفاع از شهر در برابر رومیان ساخته است، تمرکز میکند.[] پولیبیوس بیان میکند که چگونه در طی جنگ دوم پونیک، سیراکوز وفاداری خود را از روم به کارتاژ تغییر داد، که منجر به یک لشکرکشی برای تصرف شهر تحت فرمان مارکوس کلودیوس مارسلوس و آپیوس کلودیوس پولچر شد که از 213 تا 212 قبل از میلاد ادامه یافت. او اشاره میکند که رومیها دفاع سیراکوز را دستکم میگرفتند، و از ماشینهایی که ارشمیدس طراحی کرد، یاد میکند، از جمله منجنیقهای بهبودیافته، ماشینهای جرثقیلمانندی که میتوانستند در یک قوس به اطراف بچرخند، و پرتابکنندههای سنگ. اگرچه رومیان در نهایت شهر را تصرف کردند، اما به دلیل ابداع ارشمیدس متحمل خسارات قابل توجهی شدند[23]
سیسرو در حال کشف مقبره ارشمیدس (1805) اثر بنجامین وست
سیسرو (106–43 قبل از میلاد) از ارشمیدس در برخی از آثار خود نام می برد. سیسرو زمانی که در سیسیل به عنوان قائم مقام خدمت می کرد، مقبره ارشمیدس را در نزدیکی دروازه آگریژانتین در سیراکوز پیدا کرد، در وضعیتی نادیده گرفته شده و پر از بوته ها. سیسرو مقبره را تمیز کرد و توانست حکاکی را ببیند و برخی از آیاتی را که به عنوان کتیبه اضافه شده بود بخواند. مقبره مجسمهای را نشان میداد که اثبات ریاضی مورد علاقه ارشمیدس را نشان میداد، مبنی بر اینکه حجم و سطح کره دو سوم استوانه و پایههای آن است. او همچنین اشاره می کند که مارسلوس دو افلاک نما را که ارشمیدس ساخته بود به روم آورد. لیوی مورخ رومی (59 قبل از میلاد - 17 پس از میلاد) داستان پولیبیوس از تسخیر سیراکوز و نقش ارشمیدس در آن را بازگو می کند.
پلوتارک (45-119 پس از میلاد) در زندگی های موازی خود نوشت که ارشمیدس با پادشاه هیرو دوم، فرمانروای سیراکوز، خویشاوندی داشت. او همچنین حداقل دو روایت در مورد چگونگی مرگ ارشمیدس پس از تصرف شهر ارائه می دهد. طبق مشهورترین روایت، ارشمیدس در هنگام تصرف شهر در حال بررسی یک نمودار ریاضی بود. یک سرباز رومی به او دستور داد که بیاید و مارسلوس را ملاقات کند، اما او نپذیرفت و گفت که باید کار بر روی مشکل را تمام کند. این باعث خشم سرباز شد و او ارشمیدس را با شمشیر خود کشت. داستان دیگر این است که ارشمیدس ابزارهای ریاضی را قبل از کشته شدن حمل میکرد، زیرا سربازی فکر میکرد که آنها وسایل ارزشمندی هستند. بنا بر گزارشها، مارسلوس از مرگ ارشمیدس خشمگین شد، زیرا او را یک دارایی علمی ارزشمند میدانست (او ارشمیدس را "بریارئوس هندسی" نامید) و دستور داده بود که به او آسیبی وارد نشود
آخرین کلمات منسوب به ارشمیدس عبارتند از: «دایره های مرا مزاحم نشو» (لاتین، «Noli turbare circulos meos»؛ یونانی Katharevousa، «μὴ μου τοὺς κύκλους τάραττε»)، اشاره ای به دایره های موجود در نقاشی ریاضی که او ظاهراً در حال مطالعه آن بود. هنگامی که توسط سرباز رومی مزاحم شد. هیچ مدرک قابل اعتمادی وجود ندارد که ارشمیدس این کلمات را به زبان آورده باشد و در گزارش پلوتارک آمده است. نقل قول مشابهی در کار والریوس ماکسیموس (فلز 30 پس از میلاد) یافت میشود که در کارهای به یاد ماندنی و گفتهها نوشت: «... sed protecto manibus puluere 'noli' inquit, 'obsecro, istum disturbare'» (.. اما با دستانش از گرد و غبار محافظت کرد و گفت: "از شما خواهش می کنم، مزاحم این کار نباشید""
- ۱ ۰
- ۰ نظر